در جست و جوی حقیقت


مقدمه

یکی از اشکالاتی که همیشه وهابی‌ها به شیعیان می‌گیرند و به خصوص در این روزها در شبکه‌های وهابی جار زده می‌شود، این است که چرا شما شیعیان در شب های قدر قرآن‌ها را روی سر خود می‌گیرید و دعا می‌کنید؟ قرآن برای خواندن و عمل کردن است نه برای سر گرفتن و دعا خواندن.

مجریان یکی از همین شبکه‌ها ادعا می‌کرد که شیعیان به این دلیل قرآن را روی سر می‌گیرند که مبادا متن قرآن به چشم آن‌ها بخورد و موحد بشوند!!! .

در پاسخ می‌گوییم: تردیدی نیست که قرآن برای خواندن و عمل کردن است و شیعیان بیش از شما با قرآن آشنا هستند و به آیات قرآن عمل می‌کنند؛ اما چه کسی گفته است که قرآن روی سر گرفتن حرام است؟

آیا روایتی از رسول خدا صلی الله علیه وآله و ائمه اهل بیت علیهم السلام و یا یکی از اصحاب مبنی بر حرمت این عمل وجود دارد؟

نه تنها دلیلی بر حرمت نیست؛ بلکه علمای اهل سنت با سند صد در صد صحیح نقل کرده‌اند که امیرمؤمنان علیه السلام همین کار را انجام می‌داد.

ابو یوسف فسوی در کتاب المعرفة والتاریخ با سندی که تمام راویان آن از راویان بخاری و یا مسلم هستند می‌نویسد:

(۱۲۹۵)- [۳ : ۷۸] حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأُوَیْسِیُّ، ثنا إِبْرَاهِیمُ بْنُ سَعْدٍ، عَنْ شُعْبَةَ، عَنْ أَبِی عَوْنٍ مُحَمَّدِ بْنِ عُبَیْدِ اللَّهِ الثَّقَفِیِّ، عَنْ أَبِی صَالِحٍ الْحَنَفِیِّ، قَالَ: رَأَیْتُ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام  أَخَذَ الْمُصْحَفَ فَوَضَعَهُ عَلَى رَأْسِهِ حَتَّى لَأَرَى وَرَقَهُ یَتَقَعْقَعُ، ثُمَّ قَالَ: ” اللَّهُمَّ إِنَّهُمْ مَنَعُونِی أَنْ أَقُومَ فِی الْأُمَّةِ بِمَا فِیهِ، فَأَعْطِنِی ثَوَابَ مَا فِیهِ … .

مطالعه متن کامل در ادامه مطلب...


ادامه مطلب
نویسنده: reza ׀ تاریخ: جمعه 4 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

نوشتاری که پیش رو دارید بیان برخی انتظارات و توصیه های امام حسن مجتبی(علیه السّلام) است به امت اسلامی بخصوص شیعیان و کسانی که خواهان دستیابی به هدایت الهی و صراط مستقیم هستند. با هم این مطلب را که از سایت تبیان انتخاب شده، از نظر می گذرانیم.

۱- خدا محوری

از مهمترین انتظاراتی که تمام انبیا و اولیا از بندگان خدا، داشته اند و دارند این است که مردم در کارها و رفتارها خدا محور باشند و رضایت الهی و خداوندی را در تمام امور، محور و اساس قرار دهند.
امام حسن مجتبی(علیه السّلام) نیز که خود خدامحور و سراپا اخلاص بود، از امت اسلامی و شیعیان خویش انتظار دارد که رضایت الهی را محور فعالیت خویش قرار دهند. این توقع را گاه با بیان زیان مردم محوری و خارج شدن از محور رضایت الهی ابراز می دارد، آنجا که فرمود: «من طلب رضی الله بسخط الناس کفاه الله امور الناس و من طلب رضی الناس بسخط الله و کله الله الی الناس؛ (۱) هر کس رضایت خدا را بخواهد هرچند با خشم مردم همراه شود؛ خداوند او را از امور مردم کفایت می کند و هر کس که با به خشم آوردن خداوند، دنبال رضایت مردم باشد، خدا او را به مردم وامی گذارد.»
حضرت گاه فوائد خدا محوری و در نظر گرفتن رضایت الهی را به زبان می آورد و می فرماید: «انا الضامن لمن لم یهجس فی قلبه الا الرضا ان یدعو الله فیستجاب له(۲) من ضمانت می کنم برای کسی که در قلب او چیزی نگذرد جز رضا ]ی خداوندی[، که خداوند دعای او را مستجاب فرماید.»
راوی از حضرت امام حسن(علیه السّلام)این مهم را چنین نقل می کند: امام حسن روز عید فطر بر گروهی از مردم گذر کرد که مشغول بازی و خنده بودند، بالای سر آنها ایستاد و فرمود: «اتن الله جعل شهر رمضان مضمارا لخلقه فیستبقون فیه بطاعته الی مرضاته فسبق قوم ففازوا و قصر آخرون فخابوا؛(۳) به راستی، خداوند ماه رمضان را میدان مسابقه برای خلق قرار داده است تا به وسیله طاعت او برای جلب رضایت خداوند بر یکدیگر سبقت گیرند. مردمی سبقت گرفتند و کامیاب گشتند و دیگران کوتاهی کردند و ناکام ماندند.»
رسیدن به رضایت الهی آرزوی تمام انبیا بود.لذا در روایت آمده است که «موسی(علیه السّلام) عرض کرد: خدایا! مرا به عملی راهنمایی کن که با انجام آن به رضایت تو دست یابم. خداوند وحی کرد که ای فرزند عمران! رضایت من در سختی و گرفتاری تو است که طاقت آن را نداری. موسی به سجده افتاد و مشغول گریه شد...، سرانجام وحی شد که ای موسی! رضایت من در رضایت تو به قضا و تقدیرات من است.»(۴)

مطالعه متن کامل در ادامه مطلب...


ادامه مطلب
نویسنده: reza ׀ تاریخ: جمعه 4 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

بسم الله الرحمن الرحیم

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

نگاهی به زندگی پر برکت

امام حسن مجتبی علیه السلام

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=

ای مولود خجسته رمضان! ای بدر تمام ماه خدا! تو تنهاترین فرزند رمضانی و آسمان، در پیشگاه كرم و بخشش تو، با این همه ابرهای باران زایش، گمشده ای غریب بیش نیست.

رسول رحمت، تو را بر شانه های خویش سوار می كرد و بر تو مباهات می نمود. تو ادامه محمد (ص)  و كرانه علی (ع) هستی. تو امام مایی و ما مُرید و دلداده تو. و اینك در بهار شكفتن تو، در فصل خدا، بر خود از رهبری تو می بالیم و بر نامت كه زینت همه خوبی ها و نیكی هاست، افتخار می كنیم.

پیشواى دوم جهان تشیع كه نخستین میوه پیوند فرخنده على (ع) با دختر گرامى پیامبر اسلام (ص)  بود، در نیمه ماه رمضان سال سوم هجرت در شهر مدینه دیده به جهان گشود.(1)

حسن بن على (ع) از دوران جد بزرگوارش چند سال بیشتر درك نكرد زیرا او تقریباً هفت سال بیش نداشت كه پیامبر اسلام بدرود زندگى گفت. پس از درگذشت پیامبر (ص) تقریبا سى سال در كنار پدرش امیر مومنان (ع)  قرار داشتو پس از شهادت على (ع) (در سال 40 هجرى) به مدت 10 سال امامت امت را به عهده داشت

  و در سال 50 هجرى با توطئه معاویه بر اثر مسمومیت در سن 48 سالگى به درجه شهادت رسید.

شناخت مختصرى از زندگانى امام حسن(ع)

برای مطالغه کامل متن به ادامه مطلب مراجعه نمایید...


ادامه مطلب
نویسنده: reza ׀ تاریخ: چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

 

امام زمان

انسان، عُصاره ی عُصاراتِ کائنات است. انبیا و اولیا، عصاره ی انسان وانسانیتند. ومهدى(علیه السلام)، عصاره انبیا و اولیاست. این است که میان او و پیامبران  بجز امر (غیبت)- شباهتهاى دیگرى نیز هست، و پاره اى از ویژگی هاى پیامبران در مهدى (علیه السلام) متجلّى است.

رى، مهدى، ولى اعظم، و سرّ اکبر است. او ذخیره الهى، وبقیةُ الله، وخلاصه تجلّیات گذشته است. اگر ذخایر وامکانات پیامبران سَلَف، در نزد او باشد، اگر همه اسرار جهان پیش او مکشوف بوَد، اگر ودایع اولیا در خدمت او گرد ید، همه درست است و به جا. در احادیث، خصوصیاتى از پیامبران یاد شده است، که در قائم آل محمد(صلى الله علیه وله وسلم) هست:

از حضرت آدم (علیه السلام)ـ طول عمر.

از حضرت نوح(علیه السلام)  ـ طول عمر.

از حضرت ابراهیم(علیه السلام) ـ پنهان بودن ولادت و دورى از مردم.

از حضرت موسى(علیه السلام) ـ پنهان بودن ولادت و غیبت از قوم، هیبت و شکوهمندى.

از حضرت یوسف(علیه السلام)ـ زیبایى، جود، حضور در میانِ مردم و شناخته نشدن.

چنانکه براردان یوسف(علیه السلام) او را مى دیدند و نمى شناختند، تا آنکه خویش را معرفى کرد.

از حضرت صالح(علیه السلام)  ـ غیبت از قوم.

از حضرت داود(علیه السلام) ـ قضاوت کردن به حکم داودى.

احکام داودى معروف است. حضرت داود(علیه السلام) بر طبق علم خود به واقع، حکم مى کرد، ومنتظر بیّنه وشاهد نمى ماند.

از حضرت سلیمان(علیه السلام)  ـ جهاندارى و حشمت سلیمانى.

از حضرت ایوب(علیه السلام)  ـ برخوردارى از فرج و گشایش پس از گرفتارى.

مشاهده کامل در ادامه مطلب...


ادامه مطلب
نویسنده: reza ׀ تاریخ: جمعه 28 تير 1392برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , mobareze.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com